فصل دوم زنگی
این روزها احساس بهتری دارم تو داری از دنیای نوزادی فاصله میگیری و با محیط اطرافت ارتباط بر قرار میکنی و شاید وارد فصل جدیدی از زندگیت میشی
اولین لبخندی که بهم زدی اینقدر به نظرم شیرین اومد که تو همون لحظه همه بی خوابی های چهار ماه گذشته رو فراموش کردم و ای کاش میتونستم این لحظه شیرین رو ثبت کنم ولی نشد غصه نخور مامانی یه چیز بودی تو این مایه ها و من محو تماشای تو...
همیشه اولین ها واسه آدم مهمه.اولین باری که تو تونستی خودتو دمر کنی رو لحظه به لحظه شکار کردم و چقدر ذوق زده بودم
نکته:1-این روزا داری آدم میشی و میذاری مامانی بهتر بخوابه.
2-دارم سعی میکنم اولین های زندگی تو ثبت کنم
3-من و بابایی و ایضا همه خونواده من و بابایی بی صبرانه منتظر یه شیرین کاری از جانب جنابعالی هستیم ایناهاش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی